نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





این متن از زبون یه آقــاا پسری بـود قشنگ بود گذاشتمش... بخونید زیبا و غم انگیزنه :(

من عاشقم...
عاشق یه دختری كه بهش میگم بانو
عاشق یه دختری كه به خودم قول دادم خوشبختش كنم
شده خودم بدترین سختی هارو بكشم ولی نذارم خم به ابروش بیاد
الان خم به ابروش اومده... خم ابروش یه قبیله رو لرزوند
امید منو گرفت ، درسته من غیرتی ام
در حدی كه پسر غریبه پستشو لایك میكنه اعصابم خورد میشه
بانوی من ، میدونم بریدی ... منم همیشه خواستم خوشبخت شی...
بانوی من ، مواظب باش ، گیر پسر نامرد نیفتی...
بانوی من ، كم خاطره ندارم ازت
دوستت دارم ... حاضرم همه جوره هم ثابت كنم
آهـــــــای با مرامی كه قراره بیای جای من...
بدون :
از پیرن مشكی بدش میاد ... از ریش بلند بدش میاد
دستشو بگیر ، بهویی بوسش كن ، دوس داره
وقتی آرنجتو میگیره ، دستت تو جیبت باشه كه اذیت نشه :(( [ ای جانم این تیکش خیلی درد داره :( ]
عطر بزن ... قبل از قرار سیگار نكش... بدش میاد
بذار بازوتو گاز بگیره... موقع گاز گرفتن بزن تو لپش بگو بسسسسسه :((
پیشونیشو ببوس ... همیشه بوی خوب میده ، بـــوش كن
به تیپش توجه كن
از پسر بی غیرت هم بدش میاد
زیــــادی غیرتی هم مث من دلشو میزنه...
خلاصه ... خانومه...
مرد باش ، خانوم نگهش دار :(


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 1:4 AM | |







لاغری

لاغری ناگهانی بی‌اهمیت نیست. اگر فردی ظرف چند ماه چندین کیلو وزن کم کند یعنی حداقل 5 درصد وزن بدن خود را بدون هیچ‌گونه رژیم و دلیل مشخصی از دست بدهید باید به پزشک مراجعه کند تا وضعیتش مورد بررسی قرار گیرد. همان طور که چاقی به سلامتی آسیب می‌رساند لاغری زیاد نیز خیری برای سلامتی ندارد. لاغری زمانی رخ می‌دهد که بدن توده‌ عضلانی، مایعات یا چربی‌های خود را از دست می‌دهد. اگر در عرض 6 ماه یا یک سال 5 درصد وزن یا چهار و نیم کیلوگرم وزن از دست دادید آن هم بدون رژیم گرفتن و دلیل خاص یعنی اینکه دچار کاهش وزن ناگهانی شده‌اید. درمان این مشکل با توجه به عامل اصلی آن پیچیدگی‌های خود را دارد. اگر متوجه کاهش وزن بی‌دلیل و ناگهانی خود شده‌اید بدون فوت وقت به پزشک مراجعه کنید. پزشک می‌تواند با انجام بررسی‌های لازم و مشاهده‌ علائم بدنتان علت را کشف و درمان کند. توصیه می‌کنیم تغذیه‌ مناسبی در پیش بگیرید. تا جایی که می‌توانید ورزش کنید و بیشتر استراحت کنید...


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 8:57 PM | |







دخترم

دخترم امروز برای تو مینویسم...

سالها بعد اگر به دنیا اومدی و بزرگ شدی قد کشیدی و خانوم شدی دلم میخواهد تو را از همه پسرهای محله و مدرسه و دانشگاه دور کنم

دلم میخواهد نگذارم از خانه بیرون بروی

دلم میخواهد رنگ آفتاب را فقط در حیاط خانه ببینی...

دخترم میدانم از من متنفر میشوی

میدانم مرا بدترین مادر دنیا میدانی...

میدانم...خوب میدانم

اما دخترکم اگر بدانی چه بر سر مادرت آمد

چگونه دلش شکست و آرزوهایش تباه شد از مادر گله نمیکنی

دخترم وقتی سنت هنوز درگیر احساس است و منطق نمیشناسد عاشق میشوی...

دخترکم عاشقی درد دارد

این روزها که مینویسم هنوز دخترکی هستم پر از آرزو ،

دخترکی که روزی زن میشود،

مادر میشود،

مادر تو...

بمیرد مادر و درد آن روزهایت را نبیند


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:12 PM | |







خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟

خانوووووووم....شــماره بدم؟؟؟؟؟؟


خانوم خوشــــــگله برسونمت؟؟؟؟؟؟؟

 

خوشــــگله چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟

 

اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!


 بیچــاره اصـلا" اهل این حرفـــــها نبود...این قضیه به شدت آزارش می داد

 

تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش بازگردد.

روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت...

 

شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی....!

 

دخترک وارد حیاط امامزاده شد...خسته... انگار فقط آمده بود گریه کند...

 

دردش گفتنی نبود....!!!!

 

رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد...وارد حرم شدو کنار ضریح نشست.زیر لب چیزی

 

می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن...


 چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد...

 

خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!

 

دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند...به

 

سرعت از آنجا خارج شد...وارد شــــهر شد...

 

امــــا...اما انگار چیزی شده بود...دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!

 

انگار محترم شده بود... نگاه هوس آلودی تعـقــیبش نمی کرد!

 

احساس امنیت کرد...با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب شده باشه!!!! فکر کرد

 

شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!

 

یک لحظه به خود آمد...

 

دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته...!


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:6 PM | |







عشق

ﺩﺧﺘﺮ : ﻋﺸﻘﻢ ﺷﺮﻁ ﺑﻨﺪﯼ ﮐﻨﯿﻢ؟؟؟

ﭘﺴﺮ : ﺑﺎﺷﻪ ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ،ﺑﮑﻨﯿﻢ ...

ﺩﺧﺘﺮ : ﺗﻮ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﯽ 24 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ ﺑﻤﻮﻧﯽ ...

ﭘﺴﺮ : ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻢ ...

ﺩﺧﺘﺮ : ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ...

24 ﺳﺎﻋﺖ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯽ ﺷﻪ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﺳﺮﻃﺎﻥ ﻋﺸﻘﺶ ﻭ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﻗﺮﺍﺭﻩ ﺑﻤﯿﺮﻩ ﺧﺒﺮ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ...

24 ﺳﺎﻋﺖ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯽ ﺷﻪ ﻭ ﭘﺴﺮ ﻣﯿﺮﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ خونهﯼ ﺩﺧﺘﺮ ...

ﺩﺭ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻪ ...

ﺩﺍﺧﻞ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﻭ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻪ ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﺒﻞ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻭ ﺭﻭﺵ ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻫﺴﺖ ...

ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ : 24 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﯼ ... ﯾﻪ ﻋﻤﺮ ﻫﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯽ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ،ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ...


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 5:0 PM | |







هر شب ما به رختخواب میرویم،‌ ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم، با این حال ساعت را برای فردا کوک می

کنیم. این یعنی اُمید

کودکی یکساله ای را تصور کنید، زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد، چرا که او می داند که شما او را خواهید

گرفت. این یعنی اعتماد

روزی،‌ تمام روستایی ها تصمیم گرفتند، تا برای بارش باران دعا کنند، در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،تنها یک پسر

بچه با خود چتری داشت. این یعنی ایمان

آن‌ها را برایتان خواستارم ...


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 4:54 PM | |







مکر زنان

زن به شیطان گفت : آیا آن مرد خیاط را می بینی ؟میتوانی بروی وسوسه اش کنی که همسرش را طلاق دهد ؟

شیطان گفت : آری و این کار بسیار آسان است پس شیطان بهسوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی می کرد او

را وسوسه کند اما...

اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به طلاق فکر هم نمی کرد پس...

شیطان برگشت وبه شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد.

زن گفت : اکنون آنچه اتفاق میافتد ببین و تماشا کن .

زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت : چندمتری ازاین پارچه ی زیبا میخواهم پسرم میخواهد آن را به معشوقه

اش هدیه دهد پسخیاطپارچه را به زن داد سپس آن زن رفت به خانه مرد خیاط و در زد و زن خیاط دررا باز کرد

و آن زن به او گفت : اگرممکن است میخواهم وارد خانه تان شومبرای ادای نماز

و زن خیاط گفت : بفرمایید، خوش آمدید و آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد آن پارچه را پشت در اتاق گذاشت بدون

آنکه زن خیاط متوجه شود واز خانه خارج شد.

هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت آن پارچه را دید وفورا داستان آن زن و معشوقه ی پسرش را به یاد آورد و

همسرش را همان موقع طلاق داد

شیطان گفت : اکنون من به مکر زنان اعتراف می کنم

و آن زن گفت : کمیصبر کن ، نظرت چیست اگر مرد خیاط وهمسرش را به همدیگر بازگردانم؟؟؟!!!

شیطان با تعجب گفت : چگونه ؟؟؟

آن زنروز بعدش رفت پیش خیاط و به او گفت : همان پارچه ی زیبایی را که دیروز ازشما خریدم یکی دیگر میخواهم

برای اینکه دیروز رفتم به خانه ی یک زنی محترم برای ادای نماز و آن پارچه را آنجا فراموش کردم و خجالت کشیدم

دوباره بروم وپارچه را از او بگیرم...

و اینجا مرد خیاط رفت و از همسرش عذرخواهی کرد و اورا برگرداند به خانه اش و الان شیطان در بیمارستان روانی

به سر میبرد واطلاعات دیگری از شیطان نداریم...


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:44 PM | |







طرز تهیه مدرسه غیر انتفاعی

 

1. یک خانه قدیمی و کلنگی که در ابعاد ۶۰ متری باشد و هر لحظه احتمال تخریب وجود داشته باشد تهیه کنید . بهتر است مربوط به دوران ساسانی باشد.

2. میز و نیمکت های شکسته خواجه قاصد از مکتب داران مظفرالردین شاه را از سراسر کشور جمع آوری کنید و به یکدیگر بچسبانید.

3. در هر کلاس ۱۲۵ نفر نشسته و ۱۸۰ نفر ایستاده گنجایش است بنابراین در هر میز ۱۲ نفر را روی پای هم بنشانید تا رکورد واگن های مترو را بشکنید.

4. تعدادی از معلم هایی که دیروز مدرک گرفته اند و عده ایی از سالخوردگان که رو به موت هستند را به عنوان اساتید برجسته معرفی و استخدام کنید.

5. پوشیدن هر نوع لباس چسبان ممنوع است لباس ها باید آویزان باشد بهتر است چند سایز بزرگتر از خودشان لباس بخرند.

6. هر ماه انجمن اولیا بگذارید و از فعالیت ها و اهداف بلند خودتان آنقدر بگویید که کف کنند و مطمین شوند که بهترین مکان برای ذله کردن فرزندان همین جا است.

 

7. سعی کنید دانش آموزان روپوش تمیز و ناخن های کوتاه و موهای مرتب داشته باشند روزی دو بار آن را چک کنید زیرا در غیر اینصورت در کنکور قبول نمیشوند.

8. روی یکی از خر خون های مدرسه کار کنید که در کنکور قبول شود بعد اسم طرف را روی در و دیوار بزنید که مردم فکر کنند شاخ رستم رو شکونده .

 

 


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:34 PM | |







دوست دارم به ۱۰۰ زبان مختلف

 

English - I love you
Afrikaans - Ek het jou lief
Albanian - Te dua
Arabic - Anabehibak (to male)
Arabic - Ana behibek (to female)
Armenian - Yes kezsirumen
Bambara - M'bi fe
Bangla - Aamee tuma ke bhalo aashi
Belarusian - Ya tabe kahayu
Bisaya - Nahigugma ako kanimo
Bulgarian - Obichamte
Cambodian - Soro lahn nhee ah
Cantonese Chinese - Ngo oiy neya
Catalan - T'estimo
Cheyenne - Ne mohotatse
Chichewa - Ndimakukonda
Corsican - Ti tengu caru (to male)
Creol - Mi aimejou
Croatian - Volim te
Czech - Miluji te
Danish - Jeg ElskerDig
Dutch - Ik hou van jou
Esperanto - Mi amas vin
Estonian - Maarmastan sind
Ethiopian - Afgreki'
Faroese - Eg elski teg
Farsi - Dosetdaram
Filipino - Mahal kita
Finnish - Mina rakastan sinua
French - Jet'aime, Je t'adore
Gaelic - Ta gra agam ort
Georgian - Mikvarhar
German - Ich liebe dich
Greek - S'agapo
Gujarati - Hoo thunay prem karoochoo
Hiligaynon - Palangga ko ikaw
Hawaiian - Aloha wau ia oi
Hebrew - Ani ohev otah (to female)
Hebrew - Ani ohev et otha (to male)
Hiligaynon - Guina higugma ko ikaw
Hindi - Hum Tumhe Pyar Karte hae
Hmong - Kuv hlubkoj
Hopi - Nu' umi unangwa'ta
Hungarian - Szeretlek
Icelandic - Egelska tig
Ilonggo - Palangga ko ikaw
Indonesian - Saya cintapadamu
Inuit - Negligevapse
Irish - Taim i' ngra leat
Italian - Tiamo
Japanese - Aishiteru
Kannada - Naanu ninnapreetisuttene
Kapampangan - Kaluguran daka
Kiswahili - Nakupenda
Konkani - Tu magel moga cho
Korean - Sarang Heyo
Latin - Teamo
Latvian - Es tevi miilu
Lebanese - Bahibak
Lithuanian - Tavemyliu
Malay - Saya cintakan mu / Aku cinta padamu
Malayalam - Njan NinnePremikunnu
Mandarin Chinese - Wo ai ni
Marathi - Me tula premkarto
Mohawk - Kanbhik
Moroccan - Ana moajaba bik
Nahuatl - Ni mitsneki
Navaho - Ayor anosh'ni
Norwegian - Jeg Elsker Deg
Pandacan - Syotana kita!!
Pangasinan - Inaru Taka
Papiamento - Mi ta stimabo
Persian - Doo-set daaram
Pig Latin - Iay ovlay ouyay
Polish - KochamCiebie
Portuguese - Eu te amo
Romanian - Te ubesk
Russian - Ya tebyaliubliu
Scot Gaelic - Tha gra\dh agam ort
Serbian - Volim te
Setswana - Ke a go rata
Sindhi - Maa tokhe pyar kendo ahyan
Sioux - Techihhila
Slovak - Lu`bim ta
Slovenian - Ljubim te
Spanish - Te quiero / Te amo
Swahili - Ninapenda wewe
Swedish - Jag alskar dig
Swiss-German - Ich lieb Di
Tagalog - Mahal kita
Taiwanese - Wa ga ei li
Tahitian - Ua Here Vau Ia Oe
Tamil - Nan unnai kathalikaraen
Telugu - Nenu ninnupremistunnanu
Thai - Chan rak khun (to male)
Thai - Phom rak khun (tofemale)
Turkish - Seni Seviyorum
Ukrainian - Ya tebe kahayu
Urdu - maiaap say pyaar karta hoo
Vietnamese - Anh ye^u em (to female)
Vietnamese - Em ye^u anh (to male)
Welsh - 'Rwy'n dy garu
Yiddish - Ikh hobdikh
Yoruba - Mo ni fe


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:20 PM | |







این طور باش خیلی باحاله

از سه نفر هرگز متنفر نباش :
فروردینی ها ، مهری‌ ها ، اسفندی ها
چـون بهتـرین ها هستند...
سه نفر را هرگز نرنجون :
اردیبهشتی ها ، تیری ها ، دی ماهی ها
چـون صادق هستند...
سه نفر رو هیچوقت نذار از زندگیت بیرون برن :
شهریوری‌ ها ، آذری‌ ها ، آبانی ها
چـون به درد دلت گوش میدهند...
سه نفر رو هرگز از دست نده :
مردادی ها ، خردادی ها ، بهمنی ها
چـون دوست واقعی هستند...
تو مال کدوم ماه هستی ؟؟؟؟؟!!!؟؟؟؟


[+] نوشته شده توسط atiyeh در 9:9 PM | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد